همين جوري
رمان جدید آرام.نویسنده رمان باورم کن. آرام-آنید: سلام
نظرات شما عزیزان:
http://www.forum.98ia.com/t754371.htmlسلام
یه سلام به همه دوستای گلم.
انقده دلم برای کار تکی کردن تنگ شده بود که نگو....
اما گفتم بزار داستان یکم شکل بگیره، جون بگیره بعد تاپیک بزنم.
امیدوارم که تو این کتابم مثل قبلیها همراهیم کنید.
حالا در مورد داستان.
فصل که نداره.
داستان از زبون دختره گفته میشه.
و اما خلاصه:
یه داستان از یه زندگی، شایدم 2 تا. آشنا برای بعضیها و غریبه و مجهول برای یه عده دیگه. کسایی که شاید دیده باشیم و شایدم نه.
یه دختر و یه پسر که به دنیا اومدن و ساخته شدن برای زندگی مجردی و تنهایی. هیچ رقمه شکل و رفتارشون به مسئولیت و تعهد و ... نمی خوره.
زندگیهای مستقل با عقاید و رفتارهای خاص خودشون که شاید برای بعضیها قابل قبول نباشه.
حالا تصور کنید این دوتا آدم سر راه هم قرار بگیرن. چه جوری با هم کنار میان ؟؟؟؟
نکته مهم این داستان اینه که دختر و پسر داستان کاملا" شخصیتهای واقعی هستن. کارها و اتفاقات و زندگیهاشون کاملا" واقعیه. پس اگه چیزی دیدید که خوشتون نیومد لطفا" خرده نگیرید من مجبورم که خود واقعیشونو بنویسم چون ازشون اجازه گرفتم که خودشونو تمام و کمال بنویسم.
البته میگم داستان واقعی تا اونجایی واقعیه که من براشون تصمیم نگرفتم و دست تو زندگیشون نبردم.
امیدوارم خوشتون بیاد.
امیدوارم که خوب در آد چون از جانب شخصیت دختره تحت نظرم گند بزنم جیگرمو در میاره
من نمی دونم اینی که نوشتم خلاصه بوده یا نه. فکر کنم بیشتر چرت و پرت نوشتم
و اما جلد کتاب که باید بابتش از کلی آدم تشکر کنم. از مهرناز جان عزیز از شیوا جون و از هایدن عزیزم که خیلی برای جلد زحمت کشیدن و من کچلشون کردم.
عاشقتونم یه دنیا تشکر.
яima |